معنی پیشوند ضدیت

لغت نامه دهخدا

ضدیت

ضدیت.[ض ِدْ دی ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) مخالفت. عداوت.


پیشوند

پیشوند. [وَ] (اِ مرکب) پیشاوند. مزید مقدمی که در آغاز کلمه ٔ دیگر درآید و تصرفی در معنی آن کند.

فرهنگ معین

ضدیت

ضد هم بودن، مخالف هم بودن، دشمنی، ناسازگاری. [خوانش: (ض دُ یَُ) [ع. ضدیه] (اِمص.)]


پیشوند

(وَ) (اِمر.) نک پیشاوند.

فرهنگ عمید

ضدیت

مخالفت،
عداوت، دشمنی،


پیشوند

در دستور زبان، کلمه یا حرفی که در اول کلمۀ دیگر درآید و معنی آن را تغییر دهد، مانند «بر»، «بی»، «فر»، «فرو»، «نا»، و «هم»، در کلمات «برانگیختن»، «بیدل»، «فراخور»، «فرومایه»، «ناتوان»، و «هم‌نشین»،

فرهنگ فارسی هوشیار

ضدیت

مخالفت، عداوت


پیشوند

(اسم) کلمه ای که در آغاز کلمه دیگر درآید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده. یا پیشوند فعل. کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند.

مترادف و متضاد زبان فارسی

ضدیت

اختلاف، تضاد، تناقض، مباینت، مخالفت، مغایرت، خصومت، دشمنی، عناد، معاندت، ناسازگاری، نقاضت،
(متضاد) موافقت، مرافقت

فارسی به عربی

ضدیت

معارضه


پیشوند

بادیه


ضدیت کردن

عارض

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

پیشوند ضدیت

1586

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری